سرخوش ز سبوی غم تنهایی خویشم
چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم
در بزم وصال تو نگویم ز کم و بیش
من محرم راز دل طوفانی خویشم
یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی
عمری است پشیمان ز پشیمانی خویشم
از شوق شکر خند لبش جان نسپردم
شرمنده جانان زگران جانی خویشم
بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر
افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم
هر چند "امین" بسته دنیا نی ام اما
دلبسته یاران خراسانی خویشم
موفق باشید و به توانایی های خود کم بها ندهید...
سلام
زیبا بود و دلچسب
از کی بود ؟
سلام میثم جان
میبینم که تازه شروع کردی برادر.
موفق باشی
سلام! جالب بود اصلا به اش فکر نکرده بودم! دلبسته مال دنیا نبودن! ممنون... راستی عنوان جالبی داره این وبلاگ! یه جوری شرح حال من هم هست!
سلام
چرا اسم شاعرش رو ننوشتی
شعر از مقام معظم رهبری است .